٦ شب شام بيرون دعوت باشي
از صبح بري بازار تهران
١٢ شب بياي خونه
پاها درد بكنه از پاشنه ي زياد
بري حمام
بهوابي رو ملافه تميز
دوغ گلوگاه بخوري با ميوه
پاها خنك
اخ جووون چه حالي ميده :)
Wednesday, 25 July 2012
Friday, 20 July 2012
پدر مادر
داشتم وبلاگ ميخوندم، و يه وبلاگ دردناك خوندم درمورد مريضيً مادر و قطع اميد،
واي به اون روزي كه مامان بابام بيمار شن، كه ايشالا نشن، دارم زار زار گريه ميكنم،
نميخوام روزي بياد كه اونارو ناتوان ببينم، ميميرم. ميميرم...
واي به اون روزي كه مامان بابام بيمار شن، كه ايشالا نشن، دارم زار زار گريه ميكنم،
نميخوام روزي بياد كه اونارو ناتوان ببينم، ميميرم. ميميرم...
Thursday, 19 July 2012
قرص هايمً
روزي ٥ تا قرص ميخورم واسه گوارش
٢ تا واسه هورمون
ايشالا ماله خونمم شروع ميشه،
ميشه ٨ تا قرص روزي!!!!
٢ تا واسه هورمون
ايشالا ماله خونمم شروع ميشه،
ميشه ٨ تا قرص روزي!!!!
الكل
حالم از مزه ي الكل ديگه بهم ميخوره، تو اين دو سه بار اخر حتي فكرشم حالمو بد ميكنه، وقتي دارم قورت ميدم ميخوام بالا بيارم، نميخورم، ديگه نميخوام ، اوق
Wednesday, 11 July 2012
Tuesday, 10 July 2012
Thursday, 5 July 2012
ف.
تو اينستگرم دوست دخترش منو فالو ميكنه، عكسام لايك ميكنه، دلم سوخت.
واسه خودش، واسه دختره.
١٨ سالشه! ٤-٥ سال اختلاف، نميخوام تو سر مال بزنم ولي خيلي معموليه،، دلم برا دختره سوخت كه نميشناستش. من اونو از ١٧ سالگي ميشناسم، دختره نميدونه..
هوووووم، خوشحالم هنوز سينگلم حداقل از سر تنهايي دوس نميشم،
دختره نميدونه اون هنوزم منت كشي ميكنه..
+اتفاقا ديشب خوابشو ديدم.. اعصاب ندارم.
خواب ديدم رو پاشم، مث قديم, مهربون من تو بقلش، ميگه بمون نرو.
نه دوسش دارم نه ازش تنفر دارم واسم عاديه، ولي
دلم تنگش شد، حق دارم... ما بيشتر از يه "ساده" بوديم.. پادمن م ماله اون بود... ما يادمون از هم ديگه نميره..
واسه خودش، واسه دختره.
١٨ سالشه! ٤-٥ سال اختلاف، نميخوام تو سر مال بزنم ولي خيلي معموليه،، دلم برا دختره سوخت كه نميشناستش. من اونو از ١٧ سالگي ميشناسم، دختره نميدونه..
هوووووم، خوشحالم هنوز سينگلم حداقل از سر تنهايي دوس نميشم،
دختره نميدونه اون هنوزم منت كشي ميكنه..
+اتفاقا ديشب خوابشو ديدم.. اعصاب ندارم.
خواب ديدم رو پاشم، مث قديم, مهربون من تو بقلش، ميگه بمون نرو.
نه دوسش دارم نه ازش تنفر دارم واسم عاديه، ولي
دلم تنگش شد، حق دارم... ما بيشتر از يه "ساده" بوديم.. پادمن م ماله اون بود... ما يادمون از هم ديگه نميره..
Subscribe to:
Posts (Atom)