لاك پُشت من كو؟
Friday, 20 July 2012
پدر مادر
داشتم وبلاگ ميخوندم، و يه وبلاگ دردناك خوندم درمورد مريضيً مادر و قطع اميد،
واي به اون روزي كه مامان بابام بيمار شن، كه ايشالا نشن، دارم زار زار گريه ميكنم،
نميخوام روزي بياد كه اونارو ناتوان ببينم، ميميرم. ميميرم...
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment